- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام ( زیارت مخصوصه حضرت)
خاک بودم سالها از شـوق گـلدان شما در دل من بار خـواهـد داد احـسان شما هرچه را آموختم از کودکی، نام تو بود یا رضـا گـفـته فـقـط طفل دبـستان شما جای درس ومشقخواندن، گنبدت را میکِشم دفتر من پُر شد از عکسِ شبـستان شما اعتکاف مشهد ما از شروط بندگیست من تـمام عُـمـر را هـستم مـسلـمان شما آمدم ای شاه، یادش خوش! روانش شاد باد! هر که بوده از ازل روزی غزلخوان شما مهربانی، خصلت خدمتگزار کوی توست ای به قـربـان لب خـنـدان دربـان شـمـا دردهای ایل خود را جـمع کـردم، آمدم دربـهدر افـتـادهام دنـبـال درمــان شـمـا هفتپُشت من نمکپـرودۀ این سفـرهاند آنقَدَر نان خوردم از دستِ پدرجان شما! یک طرف معصومهخانم، یکطرف سلطانطوس در حقیقت نامِ این خاک است: ایران شما! نوکر بیدست و پا آیا به دردت میخورد؟! آمدم تا بـسـپـرم خود را به دسـتان شما ای امام مهـربانم! دوسـتت دارم، ز جان دوستت دارم، قسم هم میخورم، جان شما! روز محشر، خندهاش را فاطمه تضمین کُند هرکسی که چشمهایش گشته گریان شما بین صحن تو، خودم را در نجف حس میکنم هو کشیدم "یا علی" را رو به ایوان شما هرچه دارم را بگیر و کـربـلایم را بده یا علیموسَیالرِّضا! دستم به دامان شما رفـته رفـته دارد ایّـام مـحـرم مـیرسـد آه! مـیآیـد هـمـان مـاهِ پــریـشـان شـمـا حرمله، خولی، سنان، اَخنَس، عقبتر میروند شمر تنهـا میشود با جدّ عـطشـان شما عمهجانت همسفر شد با سنانِ پستِ مست وای از اهل حرم، وای از عزیزان شما
: امتیاز
|
مدح و منقبت حضرت امام رضا علیهالسلام
حـسّـی زلال داری و حـالـی زلالتر چشمان تو شدهست از این حسّ و حال، تر آری به خاکبـوسی کـوثر نشـستهای اشـکی بـریـز از دل زمـزم زلالتـر آئـیـنـۀ نـگــاه تـو تـصـدیـق مـیکـنـد در روشـنی نـدیـده از او بیمـثـالتر لطفش به مرز معجزه نزدیکتر شدهست هـر قـدر آرزوی تـو بـوده مـحـالتر دستان گرم او شده پاسخترین جواب وقتی که دست توست ز پرسش، سؤالتر پَـر میزنـد دلـم بـه هـوای زیـارتـش هر روز خستهحالترم، خستهحالتر خود را کبوتر حرمش فرض میکنم هرگز ندیـدهام ز خودم خوشخیالتر من نیز میروم که ببینم به چشم خود حـسّـی زلال دارم و حـالـی زلالتـر
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
چـشمم به هـیچ پنجـره رغـبت نمیکند جز با ضریح پاک تو صحبت نمیکند شـایـد هـنـوز بـنـدۀ خـاکـم که گـنـبـدت من را به آسـتـان تو دعـوت نـمیکـنـد مولا نگـو که این پر و بال شکـسته را بـاران مـرهـم تـو شـفـاعـت نـمـیکـنـد دیـگـر کـبـوتـر دل مـن آب و دانـه را جـز با کـبـوتـران تو قـسـمـت نمیکـند آخـر بـدون مــرحـمـت چـشـمهـای تـو این خـسـته را خـدا هم اجـابت نمیکند خـوانـدی مرا، وگـرنه بدون اشـارهات قـلـبـم چـنـین هـوای زیـارت نـمیکـنـد
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
سیر من سیر الیالله است تا مقصد تویی کیستم؟ دست نیازم، لطف بیش از حد تویی کیستم؟ عرض سلامم، بال در بالِ نسیم میکشد آنکه مرا هر صبح تا مشهد تویی صبح مشهد زندگی تازهای در من دمید حس شیرینی که در خود زندگی دارد تویی ای نـگـاه لـطـف تو بـیابـتـدا بیانـتـهـا من چه میفهمم، گمانم معنی سرمد تویی یا امان الخـائـفـیـن! آیا امـانـم میدهی؟ آنکه نگذارد تفاوت بین خوب و بد تویی آمدم از خـویش تا تو ای نگـاه بیکران سیر من سیر الیالله است تا مقصد تویی
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
من كـیـسـتـم؟ کـبـوتـر بـیآشـیـانـهات محـتاج دستهـای تو و آب و دانهات نامـت بـلـنـد مثـل غـزلهـای آسـمـان هشت آسمان نشـسته به ایوان خانهات از کـوچهبـاغهـای نـشـابـور رد شدی با کولهباری از غم غربت به شانهات دل در مدینه عـاشق روی تو شد ولی از کـوچههای طـوس گرفـتم نشانهات دست من و ضریح تو ای هشتمین بهار امشب دلـم عـجـیب گـرفـته بهـانـهات
: امتیاز
|
مدح و منقبت حضرت امام رضا علیهالسلام
همچون نسیم صبح و سحرگاه میرود هرکس میان صحـن حـرم راه میرود از هرچه غصه دارد و غم، میشود رها هر سائـلی به خـدمت این شـاه میرود وقـتـی فـرشـتـههای حـرم بال میزنند از ســیـنـههـای شـعـلـهزده آه مـیرود اینجا بهـشت روی زمین فـرشتههاست از کـوی تـو فـرشـتـه به اکراه میرود خورشید در طواف حرم، وه! چه دیدنیست هر شب به پـایبـوسی آن مـاه میرود بابالجواد راه ورودی به قـلب توست حاجت رواست هرکه از این راه میرود
: امتیاز
|
مدح و منقبت حضرت امام رضا علیهالسلام
در این حریم هر که بیاید غریب نیست هرکس که دلشکسته بُوَد بینصیب نیست عطری که میوزد به فضا در حریم قدس چون عطر یاس و یاسمن و عطر سیب نیست اینجا که میرسی نفـست تـازه میشود دلداده میشوی و دلت بیشکیب نیست بازار عاشـقی و محـبت هـمیـشگیست این رسم جاودانه در اینجا عجیب نیست آب حـیـات، آب شــفـا دارد این حـریـم این خطّه را نـیاز به نـاز طـبیب نیست اینـجـا دعـا به اوج تـمـنّـا رسـیده است اینجا دمی به جز دم «اَمّن یجیب» نیست هرکس به گوشهای به نیایش نشسته است سنگ صبورِ این همه دل جز حبیب نیست اینجا پُر از هجوم صدای ملائک است اینجا صدای هیچ غریبی غریب نیست
: امتیاز
|
مدح و منقبت حضرت امام رضا علیهالسلام
نـشـستهام به رواقی به گـوشۀ حـرمش رهـا رهـای رهـا زیـر آبـشـار غـمـش یقین به چشمۀ تسنیم دوست متصل است که نور میچکد از روزن سپـیده دمش چه سـالها که هـمآوای نـوبـتیخـوانان رسیده است به گوشم طنین زیر و بمش به کاظمین و به مشهد سلام و عرض ادب به حـسّ و حال غـریـبانۀ شـبـیه هـمش دم مسیح خراسان به لطف حق گرم است برایتان چه بگویم ز لطف دم به دمـش چو پا گذاشت به ایران هزار چشمه شکفت هـزار جـان گـرامی فـدای هـر قـدمش هوای روضۀ رضوان اگر به سر داری بیا به سمت خراسان و روضۀ ارمـش به پادشاه و گـدا و به عـارف و عـامی خبر دهـید که عام است سفـره کـرمش گـره گـشـوده ز کارم به طرفـةالعـیـنی به نـام پاک جوادش چو دادهام قـسمش هر آنچه داده به من لطف بیکران بودهست که راضیام به زیادش که قانعم به کمش شهـیـد عـشق شد و آرمید کـنج بهـشت هر آن که رقصکنان رفت زیر تیغ غمش چه افـتـخـاری از این افـتـخـار بـالاتـر که شاعـرش شدهام زیر سـایۀ عـلمـش چه میشـود که شـبی نـامـۀ سیـاه مـرا بـگـیـرد و بـنـوازد بـه گـوشـۀ قـلـمـش سـپـاه مـنـتـقـمـانـش هـمیـشـه بـیـدارنـد یـکی خـبر بـرسـانـد به اولـیـای دمـش نمیکَنیم دل از این حرم، از این درگاه قـسـم به مـادر بیبارگـاه و بیحـرمش
: امتیاز
|
مدح و منقبت حضرت امام رضا علیهالسلام
تا ابد بابالرضا در حکم بابالحاجت است این حرم دارالشفایش هم بدون نوبت است زیر دِینِ هر کسی رفتم سرم منّت گذاشت در عوض شاهِ خراسان سفرهاش بیمنّت است با وجود پنجـره فـولادِ مشهـد، هر کسی حاجتش را جای دیگر میبَرد در غفلت است هر که را دیدیم از این سفره روزی میبَرد هر که را دیدیم از فضل رضا در حیرت است کاش پـشت پـنجـره فـولاد پـابـنـدم کـنند روزهای بیحرم، در اصل یومالحسرت است از امامم قول میخواهم بیاید وقت مرگ کار وقتی با رضا باشد خیالم راحت است روضهها سمت بقیع و چار قبرش میرود روزهایی که شبستانهای مشهد خلوت است
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
پیش پای من اگرچه راه غیر از چاه نیست شکر، اما دستم از دامان تو کوتاه نیست از زمـانـی که پـیـاده تا حـریـمـت آمـدم تازه دیدم تا بهشت آنقدرها هم راه نیست گنبدت خورشید تابانیست در شبهای شهر آنقَدَر که در غزلها صحبتی از ماه نیست گـاه و بـیگـاه آمـدن یا گـاهگـاهی آمـدن هیچکس نشنیده از دربانِ اینجا "شاه نیست" پنجـره فـولادِ تو طـوری گره وا میکند که ضریحت نیز از غمهای ما آگاه نیست اشکهای شوق بر مژگان جارو شاهدست هیچ کاری در حرم همراه با اکراه نیست در زیارتنامههایت مهربانی جاری است هیچ یک اما به خـوبیِ امـین الله نیست
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
آن خالقی که بر تن بیروح جان دهد مـهـر تو رايگـان به دل خـاکـيان دهد شخص کـريم، جودِ بـلا شرط میکـند آری خـدا هر آنچـه دهـد رايگـان دهد هر نعـمتی که داد خـدا، بیسـوال داد وصل تو را که خواستهام بیگمان دهد از خلـقت تو خواست خداوند لامکـان ما را کنار رحـمت عامش مکـان دهد گر جان دهم به يک نگهت سود با من است کالای خويش را که بدين حد گران دهد؟ بیامـتحـان مرا به غـلامی قـبول کـن رسـوا شـوم اگر دل من امتـحـان دهد دارم اميد لطف تو گيرد چو دست من دامـان پُـر ز گـرد گـنـاهـم تکـان دهد میخواست گر خدای که نبخشد گناه ما ما را چرا امام چـنـين مـهـربان دهد؟ آن پرچمی که بر سر بام حريم توست راه بـهـشت را به مـحـبّـان نـشان دهد قلب"حسان" به ياد تو از غصه فارغ است در انتظار اين که به پای تو جان دهد روز جزا که در صف قرآن و عترتيم مـا را امـام ثـامن ضـامـن؛ امـان دهد
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
دوباره عرضِادب، عرضِ احترام از دور دوباره قسمت ما میشود؛ سلام از دور سلام حضرت سلطان، مرا نمیطلـبی؟ بـبـیـن چـقـدر فـرسـتادهام پـیام از دور منی که دست بهسینه گذاشتم هر صبح سلام دادهام از روی پشتِبام، از دور! اویـس نـیـسـتم، اما نـسـیـم رحـمـتِ تو هـمیـشـه درد مـرا داده الـتـیـام از دور نـگــاه نــافـذ تــو آهــوی خـیــالِ مــرا به یک اشارۀ کـوتاه کـرده رام از دور به رغم فاصله، گلدستههای تو انداخت کـبـوتـرِ دلِ تـنـگ مـرا بـه دام از دور دلـم هـواییِ دیـدارِ تـوسـت از نـزدیک اگرچه لطفِ تو بودهست مستدام از دور
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
اصلاً بـعـید نـیـسـت که نـامـهسـیـاههـا گـردنـد تـحـت قُــبـهات از بـیگـنـاههـا ای کـربـلای من، نجـف من، بقـیع من ای مـشـهـد تـو جـمـع هـمـه بـارِگـاهها قـربانِ کـیـمیایِ دو چـشـمانِ مـستِ تو آقــا مـرا نـگــاه کـن از آن نــگــاههــا در کوی تو شکسته دلی میخرند و بس ذکـر خـداسـت پــای ضـریـح تـو آههـا تو زیـر سـایـهات همه را راه میدهی یـا ایـهــاالـعــزیــزِ هـمـه بـیپــنــاههــا تو سایهات شـبـیهِ خـدا بر سر همهست مهماننوازیات چهقَدَر عین فاطمهست
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
سـلامـم بـه سـلـطـان و ماهِ منـیرم سـلامـم بـه درگـاهِ نِـعــم الامـیــرم اگر غرقِ عصیان و غرقِ گـناهم تـوسـل بـه دامــانِ خـیــرِ کـثـیـرم
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت امام رضا علیهالسلام
ایهاالـناس دلـم در به در سلطـان است ایهاالناس رضا جان من و جانان است تن بیروح مرا شاه خراسان جان است چشم بد دور که او تاج سر ایران است سـاز و نـقـاره بـیـارید ولـی آمده است عـلی دیگـری از نسل عـلی آمده است خـبـری آمـده شـوری بـه ســرم آورده بوی عطریست که از سمت حرم آورده نـجـمـه مـادر شـده و شـاه کـرم آورده اشک از شوق به چـشـمان تـرم آورده همه گـفـتند به عالم چه گلی آمده است عـلی دیگـری از نسل عـلی آمده است آمـدی تا به تـن خـسـتـه ما جـان بدهی بـه گـدایـان در خـانـه تـان نـان بـدهـی تا ابـد آبـرو بـر مـلک خـراسان بدهی نه خـراسان به همه مردم ایران بدهی گل بریـزید که آن نور جلی آمده است عـلی دیگـری از نسل عـلی آمده است هـمه کـشـور ما بـارگـه سلـطـان است سرفراز است اگر لطف شه خوبان است در دل ار عشق رضا هست همان ایمان است چقدر آتش این عشق شها سوزان است شب میـلاد رضـا و غـزلی آمـده است عـلی دیگـری از نسل عـلی آمده است میشود اینکه شبی صحن تو جارو بزنم با همه بـار گـنه پـیـش تو زانـو بـزنـم فارغ از هر دو جهان نغمه یاهـو بزنم مثـل آهـوی بـیـابـان به شـما رو بـزنم امـشب آن آیـنـه لـم یـزلـی آمـده اسـت عـلی دیگـری از نسل عـلی آمده است
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
به خـدایی خـدا، من به شما محـتاجم تـشنه کامم، به تو ای آب بقا محتاجم »ای که یک گوشۀ چشمت غم عالم ببرد» من به یک گوشۀ چشمان شما محتاجم پـنجه بر پـنجـره فـولاد شما افـکـندم به صد امـید رسـیدم، به شفا محتاجم چه کسی مثل تو در پیش خدا محبوب است در حق من تو دعا کن، به دعا محتاجم هرکه محتاج تو شد خیر دو دنیا دارد این روا نیست بپرسند چرا، محتاجم؟ من ز تو توشۀ فـردای قـیامت طلـبم مثل سلـمانی تو، کی به طلا محتاجم هیچ کس مثل تو دست من مسکین نگرفت به عـطا و کـرم تو به خـدا محـتـاجم گفتی یکبار بیایی، به سه جا میآیم به فدایت، به تو من در همه جا محتاجم دم جان دادن و تاریکی قبر و میزان «تک و تنها نگذارید مرا، محتاجم» سائل توست«وفایی» و دمـادم گوید به عنایت، به کرامت، به وفا محتاجم
: امتیاز
|
مدح و شهادت حضرت امام رضا علیهالسلام
ای بهـشت سبز کـویت آرزوی چشمها در پی تو مثل آهو، جستجـوی چشمها بر در باب الجوادت سیل جاری میکند بغض سنگینی که مانده در گلوی چشمها قدسیان نوبت به نوبت پای سقاخانهات باده میریزند هر دم در سبوی چشمها صبح با بال مَلَک صحن تو جارو میزنند تا غـبار نـور بنـشـیند به روی چشمها دیـدهام پـائـیـنِ پـایِ پـنـجـره فـولاد تـو ساکت و خاموش اوجِ های و هوی چشمها زیر ایـوان طلا با خـطِ اشـکِ زائران گاه افـشـا میشـود سِرّ مگـوی چشمها ذوق دارد در طلوع و در غروب صحن تو گـاه با نـقـاره خـانه گـفـتگـوی چـشمها میدهد گلدستۀ تو اذن عشق و عاشقی میدهد خاک درِ تو شسـتشوی چشمها هرکجای صحن باشد با تو گرم صحبتاند هر کجا هستند هستی روبروی چشمها دستهای لاله گـردانِ رواقت میکـنند زمزمِ احساس را جاری به جوی چشمها در رواقت دیده ام خورشیدها که روز و شب صف به صف آئینه میکارند توی چشمها اشک شوق زائران در مسجد بالاسرت میشود وقت نماز آب وضوی چشمها میکنی بر پا دوباره شور نیـشابور را در قیامت بگذری وقتی ز کوی چشمها چشمها اینجا طوافت میکنند و میکنی روز محشر هم تو آنجا جستجوی چشمها در میان گریه میخـندند از شوق نیاز گر بیـنـدازی نگـاه خود بسوی چشمها حلقه میکوبند بر در چشمهای زائران باز کن در، تا نـریـزد آبـروی چـشمها آسـمانِ هـشـتمِ منـظـومـۀ پـروردگـار! باز کن درهای رحمت را به روی چشمها
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
من كـیـسـتـم؟ کـبـوتـر بـیآشـیـانـهات محـتاج دستهای تو و آب و دانـهات نـامت بـلـند مـثـل غـزلهـای آسـمـان هشت آسمان نشسته به ایـوان خانهات از کـوچـهبـاغهای نـشـابور رد شدی با کولهباری از غم غربت به شانهات دل در مدینه عـاشق روی تو شد ولی از کـوچههای تـوس گرفـتم نـشانهات دست من و ضریح تو ای هشتمین بهار امـشب دلـم عجـیب گـرفـته بـهـانهات
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
پیش طبیب هستم و درمان نوشته است درمان برای من رخ جانان نوشته است آب و هوای ری به من مشهدی نساخت در نسخه اش دیار خراسان نوشته است
: امتیاز
|
مدح و مناجات با جضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام
دل در حـریـم امـن تو آرام تا گـرفت عشقت به سینۀ همه عـشاق جا گرفت منّت نـهـادهای تو به ایـران رسیـدهای مهمان شدی و خاک خراسان صفا گرفت
: امتیاز
|
مدح و مناجات با جضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام
سلام ای طـبیب طبـیـبان سـلام سلام ای غـریب غـریبان سلام الا مـاهـتـاب شـبـسـتـان طوس الا حضرت نور، شمسالشموس غـریـبـم مـن از راه دور آمـدم به دنبال یک جـرعه نـور آمدم شبـم، آه یک جـرعـه ماهـم بده پـنــاهـی نــدارم پــنــاهــم بــده ببـخـشـا اگـر دور و دیـر آمـدم جـوان بودم، امـروز پـیـر آمدم مـنـم زائـری خــام و بـیادعــا کـبـوتـر کـبـوتـر کـبـوتـر دعـا اگر مست و مسرور و شاد آمدم من از سمت بـاب الـجـواد آمدم من از عطر نامت بهاری شدم تـو را دیـدم آئـیـنـهکـاری شـدم تو این خاک را رنگوبو دادهای بـه ایـــران مـن آبـــرو دادهای ببـخـشـای این عـاشـق ساده را ببـخـشـای این روسـتـا زاده را تـو را دیـدم و روشـنـایی شـدم عـلـیبنمـوسی الـرضـایی شدم
: امتیاز
|